موکب است و دلخوشی

[[[ 46 ]]]


موکب است و دل خوشی بهر مولا چاوشی
با صفای نوحه اش جان آدم می کِشی

موکب و نان و نمک با صفا و بی کلک
یاد مولامان حسین عمامه تحت الحنک

موکب و شربت وَ چای یاد مشک ، صاحب لوای
علقمه ، سقا ، عطش تیر باران گشته وای

موکب و پرچم ، علم یاد دستان قلم
شد سکینه منتظر نا امید گشته حرم

موکب و آتش سپند خیمه ها آتش زدند
زیر سم اسب شد قاسمم شد قد بلند

موکب و شیر و شفا تیر حنجر کرد جدا
اصغر گشته غرق خون وای می زد دست و پا

موکب و لیوان و آب قلب زینب شد کباب
شد حسین رأسش جدا یک حرم دل خون رباب

موکب و چادر سیاه دختران بی گناه
تازیان ، سیلی زدند رقیه صورت سیاه

موکب و امر حسین او به زهرا نور عین
سیّد عرشیّ مدام جمعه از شب شور و شین

#هر_شب_جمعه_مثل_اربعین
#امام_حسین
#سیدعرشی #شعر #موکب #نذری
دیدگاه ها (۰)

من بر تو ایمان داده ام

هر چه دارم از صنم دارم که مجنون لیست نیست

بهار من گلستان بر دل من

پشت من گرم چون که با تو شد رفاقت

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط